در 1807 1808 شيميدان انگليسي همفري ديوي با تجزيه مواد مرکب توسط الکتريسيته ، پنج عنصر پتاسيم ، سديم ، کلسيم ، استرونسيم و باريم را کشف کرد و ديوي با اين کار به اين نتيجه رسيد که عناصر با جاذبههايي که ماهيتا الکتريکي هستند بهم وصل ميشوند.
در سال 1833 - 1832 مايکل فارادي مجموعه آزمايشهاي مهمي در زمينه برقکافت شيميايي انجام داد. در فرآيند برقکافت ، مواد مرکب بوسيله الکتريسيته تجزيه ميشوند. فارادي رابطه بين مقدار الکتريسيته مصرف شده و مقدار ماده مرکب تجزيه شده را بررسي کرد و فرمول قوانين برقکافت را بدست آورد. بر مبناي کار فارادي ، جرج جانستون استوني در سال 1874 به طرح اين مسأله پرداخت که: واحدهاي بار الکتريکي با اتمها پيوستگي دارند. او در سال 1891 اين واحد را الکترون ناميد..
در سالهاي پاياني سده نوزدهم ميلادي بيشتر فيزيکدانان به اين باور رسيدند که الکتريسته به دو صورت ظاهر ميشود: يکي به صورت الکترون با جرم 9.109534X10-31 کيلو گرم و بار منفي 1.602X1A0-19 کولن و ديگري به صورت پروتون با جرم 1.672623X10-27 کيلو گرم و بار 1.602177X-19 اعتقاد بر اين بود که اتمها (و در نتيجه مولکولها) از ترکيب الکترونها و پروتونها شکل ميگيرد. در اوايل دهه 1930 معلوم شد که همه اتمها (بجز هيدروژن) از پروتونهاي مثبت و نوترونهاي خنثي و با جرم 1.675X10-27 و بدون بار الکتريکي مثبت تشکيل ميشود. همچنيني کشف شد که الکترون مثبت (يا پوزيترون) نيز با جرمي برابر با جرم الکترون و باري برابر با بار الکترون ولي با علامت مثبت (دست کم به صورت لحظهاي) وجود دارد
نظرات شما عزیزان:
|